دلم؛ برای خودم تنگ می شود
روزهایی که بیشتر می خندیدم
روزهایی که اتاق هوای بیشتری داشت،
روزهایی که تو را داشتم...
دلم؛ برای خودم تنگ می شود
روزهایی که بیشتر می خندیدم
روزهایی که اتاق هوای بیشتری داشت،
روزهایی که تو را داشتم...
لطفــــا زیـــاد دوستــــم نداشتـــه باشیـــد...
از آخــــریـــــن بــــاری کـــــه دوستـــــم داشتـــــند تــــــا امــــروز سخــــت گــــذشــــــت...
یه وقتهایی....
تو زندگی.....
یه اتفاق هایی واسط پیش میاد که .....
نمیدونی چطوری بگی....
نمیدونی به کی بگی....
میدونی چیکار کنی....
.
.
اونوقته که دیگه فقط نگاه میکنی
ایــــــن روزهـــــا...!!
هــــر جایــــی را کــــه نگــــاه مــــی کنم...!!
پـــــــــر است...!! از وجــــود ِ آدم هــــای بــــی وجــــود!!
دلم میخواد برم پیش خدا...... نه اینکه بمیرم فقط بهش بگم: این زندگی حق من نبود!!!!!!
ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻢ...
ﺗﻤﺎﻡ ﺳﻴﮕﺎﺭﻫﺎﻱ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﺯﻳﺮﺗﺎﺑﻠﻮﻱ "ﺳﻴﮕﺎﺭﻣﻤﻨﻮﻉ " ﺩﻭﺩ ﻛﻨﻢ ﺗﺎ ﺑﺎﻃﻞ ﻛﻨﻢ ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺩﺭﺩ ﺭﺍﻧﻤﻲ ﻓﻬﻤﺪ!!
به سلامتی مادری که رو دست پسرش پر از خط های چاقوست ...
ولی بازم هنگام باز کردن در کنسرو میگه :
افسانه هارارهاکن! دوری ودوستی کدام است؟؟
فاصله هایندکه عشق را میبلعند... من اگرنباشم...! دیگرى جایم راپرمیکند.... به همین سادگی!!